1- این شهر از ابتدا مسیحی بود و نه مشرک
2- نشانه سرآغاز تقسیم دائمی جهان رومی به دو حوزه شرقی و غربی بود که بعدها از هم فاصله بیشتری نیز گرفتند
با برکناری امپراطور رومولوس آؤگوستوس، بخش غربی روم تسلط خویش را از دست داد اما بخش شرقی همچنان تحت فرمانروایی امپراطور خود بود که امپراطوری بیزانس نامیده میشد و قرن ها تا قبل از نابودی به دست عثمانی ها پابرجا بود.
1- وسطای اولیه 500 تا 1000
2- وسطای پسین یا عالی 1000 تا 1500
از نظر تارخ نویسان رنسانسی قرون وسطا تنها حد واسط میان دوره کلاسیک و رنسانس بوده و آن را جزو فرآیند رشد تمدن غرب نمیدانند. امروزه گرچه بیشتر آنها پذیرفته اند که این دوره هم بخشی از دوران گذار تمدن غرب به حساب می آید اما هنوز هم تفکرات تاریخ نویسان رنسانسی بیشترین تاثیر را درباره با قرون وسطا از خود بر جای گذاشته به طوری که افراد این دوره را دوران جهل و نادانی و خرافات میدانند؛ دوره ای که هنر، ادبیات و آموزش در آن از بین رفت. گرچه نمیتوان این مسائل را در این دوران نادیده گرفت اما باورهای خرافاتی قبل از این دوره هم در دنیای غرب وجود داشته اند و حقیقت این است که قرون وسطا آموزه های کلاسیک را به رنسانس انتقال داده است.
کاتاکومب ها
کاتاکومب ها (گورخانه های دخمه ای) ریشه شکل گیری هنر مسیحی بودند. از زمانی که سوزاندن اجساد ممنوع شد، مسیحی ها به دنبال مکانی برای دفن درگذشتگان خود بودند. هنر واقعی مسیحی هم زمانی پیشرفت کرد که مسیحیت دین رسمی امپراطوری روم شد و تغییراتی را در هنر هلنی به وجود آورد. هنر مسیحی که حدود یازده قرن بود را هنر بیزانسی مینامند.
کلیسا
محصول تفکرات دین مسیحی بود و امپراطوران رومی مبالغ کلانی را برای برپایی کلیساهای باشکوه میپرداختند. طرح اولیه کلیساهای صدر مسیحیت یک الگوی ثابت داشت که از آن به عنوان باسیلیکایی نام میبردند.
باسیلیکا یک تالار طویل با دو شاه نشین بود که در دوران روم باستان به عنوان بازار یا محل تجمع کارایی داشت اما در این دوره یکی از شاه نشین ها حذف شد و شاه نشین باقی مانده جایگاه گروهِ کُرِ هَمسُرایان شد. این شاه نشین به سمت ارض مقدس بود که در اروپا رو به شرق داشت. تا آن زمان هنوز جایگاه معینی برای محراب وجود نداشت و جهت گیری کشیش و مردم به دو صورت بود:
1- کشیش رو به مشرق و مردم رو به مغرب می ایستادند.
2- در بعضی از کلیسا ها هم هر دو رو به مشرق داشتند.
فرم باسیلیکا بعد از مدتی با آموزه های مسیحی درآمیخت و شکل آن صلیبی شکل شد و بعد از آن هم سازه های تاقی با فرم باسیلیکا در هم آمیختند
تا آن زمان قرار دادن گنبد بر بنایی مستطیلی شکل حل نشده بود اما معماران مسیحی توانستند برای اولین بار آن را در کلیسای ایاصوفیه حل کنند.
ایاصوفیه (هایا سوفیا)
گرچه ایاصوفیه در سال 532 در اثر شورش خراب شد بازسازی آن تا سال 537 طول کشید و در سال 558 هم به دلیل اینکه لچکی ها از خط خارج شده بودند در اثر زلزله گنبد آن تخریب شد و گنبد جدید آن تا سال 563 دوباره ساخته شد که این گنبد جدید از یک نیمکره کامل کمی کوچکتر بود و دارای چهل تویزه میباشد یکی دیگر از ویژگی های این گنبد حس معلق بودن آن در فضاست. فضای داخلی آن نیز بیشتر از اینکه یک فضای مسیحی باشد دارای فضایی افلاطونی است، در تصویر حضرت مسیح در این بنا قدرت مطلق الهی در شمایل او مجسم شده است.
شمایل حضرت مسیح در ایاصوفیه
نظام لچکی
در این نظام که توسط معماران مسیحی ابداع شده بود انتقال بار گنبد از ساقه بر قاعده ای چهارگوش صورت میگرفت.
کلیسای سان پیترو
یکی از قدیمی ترین کلیساهای صدر مسحیت با طرح باسیلیکایی است
سانتا کستانتسا (Santa Costanza)
پلان آن شباهت خاصی به پلان معبد پانتئون دارد که بیشتر قسمت های آن به جز بخشی از تزئینات موزاییک کاری در بخش تاق آهنگ غلام گردش باقی مانده است.
پلان کلیسای سانتا کستانتسا
سان ویتاله
که در راونّا در ادامه سیر تحول معماری کلیسای سانتا کستانتسا قرار دارد. پلانی هشت ضلعی دارد و گنبدی بر هسته مرکزی آن استوار شده است.
پلان کلیسا سان ویتاله
ادامه مقاله در قرون وسطا II
فرم استخدام